ღ❤ღ❤ღ من و عشقم ღ❤ღ❤ღ
زنده ایم برای هم
سلام به همه ی دوستانی که واسه بازدید وب ما رو انتخاب کردن نویسنده های این وب من و عشقم هستیم فکر نکنید از اون عشقای الکی هااااااااا من به عشقم رسیدم و عاشقانه همسرم رو دوســـــــــت دارم و برای همه ی عاشقای واقعی دعا میکنم که به عشقشون برسن خواهش میکنم با نظراتتون برای بهتر شدن وبمون کمکمون کنید تلخ است که لبریز حقایق شده است زرد است که با درد موافق شده است عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است لذت دنیا... داشتن کسی ست که دوست داشتن را بلد است. به همین سادگی...! این روزها گفتن دوستت دارم! انقدر ساده است که میشود انرا از هر رهگذری شنید! اما فهمش... یکی از سخت ترین کارهای دنیاست سخت است اما زیبا! زیباست برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی تا بفهمی و بفهمانی... هر دوره گردی لیلی نیست... هر رهگذری مجنون... و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد! تا بفهمی و بفهمانی... اگر کسی امد و هم نشینت شد در چشمانش باید رد اسمان رد خدا باشد و باید برایش از من گذشت تا به ما رسید... (فریدون مشیری) دوست داشتن های این زمونه یک دروغ بزرگ هست دوتا عاشق با هم ازدواج کردن وضع پسره زیاد خوب نبود برا همین همیشه کار میکرد تا زنش راحت زندگی کنه گاهی وقتا حتی شبا هم کار میکرد. همه کار میکرد.کارگری فروشندگی حمالی عملگی .سخت کار میکرد اما حلال.هیچ وقت دست خالی نمیومد خونه.وقتی میومد دختره با جون و دل ازش استقبال میکرد.ماساژش میداد براش غذا میذاشت پاهاشو پاشوره میکرد .همیشه به عشق شوهرش خونه تمیز بود و برق میزد و با چیزایی که داشتن بهترین غذای ممکن رو درست میکرد.هیچ وقت دستشونو جلو کسی دراز نمیکردن.ساده زندگی میکردن اما خوشبخت بودن.تا اینکه............. یه شب که پسره برای کار دیر کرده بود یه اس ام اس رو کوشی دختره اومد.کارت شارژ بود.دختره تعجب کرده بود.بعد از اون هیچ کس زنگ نزد.منتظر شد اما خبری نشد.فکر کرد اشتباهی اومده.خوابید.صبح که بیدار شد از رو کنجکاوی کارت شارژ رو کارد کرد.شارژ شد.دختره تعجب کرده بود.فکر کرد شاید کسی براش دلسوزی کرده.خیلی با خودش کلنجار رفت.شب بعد دوباره یکی اومد.باز شارژ شد.اما نه کسی زنگ میزد نه اس میداد.از اون شب به بعد دختره هر شب براش شارژ میومد.گوشیش پر بود.فکر میکرد یکی داره اینجوری بهشون کمک میکنه.میخواست به شوهرش کمک کنه اما نمیخواست به غرور شوهرش بربخوره.بعد از اون این کارش بود .شبا شارژ میکرد و روزا اونو به دوستاش و همسایه ها میفروخت و پولشو هر چند که کم بود جمع میکرد.یک ماه گدشت.یه شب دختره هر چی منتظر موند اس ام اس نیومد.هزارتا فکر و خیال کرد.اخرش این تصمیمو گرفت.چادر سرش کرد و رفت سر کوچه و با تلفن عمومی زنگ زد.یه پسر گوشی رو برداشت.دختره نتونست حرف بزنه.پسره گفت من این گوشی رو پیدا کردم صاحبش هم تصادف کرده و فلان بیمارستانه.دختره قطع کرد و رفت خونه.تا صبح گریه کرد.برای مردی که بدون چشم داشت به اون کمک میکرد.روز بعد دوباره زنگ زد.این بار با گوشی خودش.پسره خودش برداشت.حالش بهتر شده بود.دختره کلی گریه کرد و تشکر کرد و قطع کرد.اون شب دوتا کارت شارژ اومد.دختره به رسم ادب براش اس فرستاد ممنونم داداش.اما جوابی نیومد.از اون شب هر موقع شارژ میرسید دختره پیام تشکر میفرستاد.تا اینکه........ شوهر دختره اومد خونه.خیلی زود خوابش برد.دختره پیشونیشو بوسید و رفت که لباساشو بشوره.دست تو جیبش کرد قلبش ایستاد.پاکت سیگار بود.بی اختیار اشک از چشمش جاری شد.رفت یه گوشه و شروع کرد گریه کردن.پسره شارژ فرستاد اما دختره متوجه نشد تا اس تشکر بفرسته.بعد از نیم ساعت پسره زنگ زد.نگران شده بود.دختره هم بی اختیار گریه میکرد و شروع کرد به درددل کردن.از اون روز به بعد هر چند وقت یکبار دختره تو جیب شوهره سیگار میدید .دیگه اروم اروم عادی شده بود براش.اما به شوهرش نمیگفت.گریه ها و درددلاشو میبرد پیش پسره.دیگه بهش نمیگفت داداش.دیگه اکه اس نمیداد نگران میشد.دیگه کمتر و کمتر شوهرشو ماساژ میداد.دیگه لباساشو خوب تمیز نمیشست.دیگه براش نمیخندید.به پسره میگفت شوهرم لیاقت نداره اکه داشت ترک میکرد.اروم اروم مهر پسره تو دلش نشست.از شوهر قبلی فقط اسمی که تو شناسنامه ش بود مونده بود و اگه کاری میکرد یا از سر اجبار بود یا از روی عادت.دختره گفت... میخوام ببینمت.پسره هم از خداش بود.قرار گذاشتن.یه ماشین باکلاس جلوش ترمز زد.دختره تازه داشت میفهمید این یعنی زندگی .با شوهرش فقط جوونیش حروم میشد.شده بودن دوتا دوست صمیمی.یه روز دختره بهش گفت بیا خونه شوهرم تا شب نمیاد.پسره قبول کرد اما گفت اول بریم بیرون دور بزنیم.سوار شد.یه خیابون دو خیابون یه چهار راه دو چهار راه.اما پسره حرف نمیزد و فقط میگفت طاقت داشته باش یه سورپرایز برات دارم.رسیدن به یه جایی.پسره گفت اونجا رو ببین.یه مرد بود با چهره ای خسته.شیک بود اما کمرش خم شده بود.سیگار فروش بود.آره شوهره میفروخت نمیکشید.حرف اخر پسره این بود.برو پایین بی وفا... هیــــچگاـہ بـہ دنبـال صورتـــ زیبا نباشیـــد ؛ روزے پیــــر خواهـد شــد ای تمام زندگی و هستی ام، عشق را با تو تجربه كردم و بدان مروارید زیبای عشقت همیشه در صدف سرخ قلبم جای دارد. بهترینم، به پای همه خوبیهایت برایت خوب بودن، خوب ماندن و خوب دیدن را آرزو می كنم. روز مرد را به تو عزیزترینم تبریك می گویم. فرا رسیدن نوروز باستانی ، یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم بابام کتابی اس داده:سلام آیا میتوانی نان بخری؟؟ ................................................................................................................... دقت کردین میری زیربارون دهنتو مث کروکدیل باز میکنی که یه قطره بارون بره تودهنت،نمیره... ............................................................................................................................ بابام میگه گوشیو بذار بالا سرت، سر ساعت شش بیدارمون کنه می گم چرا خودت نمی ذاری؟ میگه سرطان زاست… اینجوری نگا نکنید بچه که بودم بابام خیلی دوسم داشت ............................................................................................ سلامتى دخترى که تو خیابون بنز براش بوق زد ، سرشو انداخت پایین و به راننده گفت : گمشو ، من پسرم ، فقط موهام بلنده ، یکمم زیر ابرو برداشتم ! ....................................................................................... دخترا بعد از خرید : الی جون این مانتو چند ؟ ۵۵۰ هزار تومن اوه چه ارزون ………. پسرا بعد از خرید : حمید جورابه که خریدی چند ؟ 1500 تومن خاک تو سر گاوت کنن، کردن تو پاچت ، یارو قیافتو دیده بهت انداخته !! یکی باید باشد وقتــــــی کسی مَنْ و تو وقتی زن میگوید : یکی از بهترین حسای دنیا اینه که : عشقتو بغل کنی . . . و در مقابل ، اون تو رو "محکم تر" بغل کنه دستایی رو پیدا کن که در ضعیف ترین حالتت نگهت دارن. چشمایی که در زشت ترین حالتت نگاهت کنن. قلبی رو که وقتی توی بدترین حالت هستی دوست داشته باشه ، اگر تونستی اینارو پیدا کنی بدون که عشق رو پیداکردی دخـــتر باید کسی را دارم .. که انقدر برایم کسی هست که نگاهم دنبال کسی نیست این را هزاران بار فریاد زده ام و میزنم که دیگر کسی به چشمانم نمی آید " هرگز "
.
.
.
مناجات خواجه عبدالله رایانه ای
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال پوستــ خوبــ نباشیـد ؛ روزے چروڪـیــدـہ خواهـد شــد
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال اندام خوبـــ نباشیــد ؛ روزے عوضــــ خواهـد شــد
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال موے زیـبــا نباشیــد ؛ روزے سپــیـــد خواهـد شــد
در عـــوض بـہ دنبـال قلبے وفادار باشیـــد ؛ ڪ تا ابـــد دوسـتـتـان خواهـد داشــتــــ!!!
بر همه ایرانیان پاک پندار ، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد . . .
منم جواب دادم: آری پدر اکنون خود را بی درنگ به شاطر خواهم رساند وازاو طلب نان میکنم.پدر چن قرص نان ازشاطر بستانم؟
بعدبابام زنگ زده میگه: کره خر منو مسخره میکنی؟ جرات داری بیا خونه!!!
حالا داری بایکی صحبت میکنی،یه تف کوچولو ازدهنش میاد بیرون صاف میره تودهنت...
همانکه وقت درد همدردت شود
صورت به عرق نشسته ازدردت را بوسه زند
وتو تمام دردت را دردستانش بفشاری
واو مردانه برای تسکینت آغوشش را تنگ ترکند
یکی باید باشد
همانکه وقتی بخاطرحضورش تشکرمیکنی
لبخند زنان بگوید درهمه شرایط با توام
وتو اینبار نه ازعشقت که ازخدایش تشکرمیکنی
به خاطر چیزهای کوچیک
از دستت عصبانی می شه
و کـــلا روت حســــاسه
بدون خیــــــــلی دوستت داره
به جای ناراحت بودن از دستش
بایـــــد قدرش رو بدونی
و درکــــــش کنی
نـــه طردش کنی ...
همآنْ آدمْ و حوّآے مُدِرنیمْ
که دلمآنْ مےْخوآهد
شریکْ شَویمْ بآ هَمْ
در خوردنِ یک سیبْ
حتّے اگر رآنده شویمْ از اینجآ
دلم برایت تنگ شده ! یعنی :
دوستت دارد !
اگر بگوید دوستت دارد ؛
یعنی دلش برایت تنگ خواهد شد ...
جمله ی "دلم برات تنگ شده" ؛
برای زن عمیق تر از تمام اقیانوس ها ست !
فهمیدن زن سخت نیست ...
فقط باید صدای ضربان قلبش را شنید
وقتی آقاش خـوابـه ...
بشینـه رو کمرش ..
تا دیوونـه شـه عصبی شـه داد بزنـه
بگـه بسـه دیوونم کردی چی میخوای نیم وجبی ..
زل بزنـه تو چشاش بگـه :
بـــــــــوس
قالب ساز وبلاگ پيچك دات نت |